شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

من زیر لوای شیطانم

وقتی به پارک می روم کلاغ ها درورم جمع می شوند و من را به مخوف ترین تصویر پارک تبدیل می کنند.دختری تنها که گرداگردش را کلاغ ها گرفته اند و قار قار می کنند و از دستش غذا می خورند....

چند روز پیش کسی از نزدیکانم دلم را بد جوری شکست.گریه کردم و فردایش تصادف سختی کرد.....

در سالن مطالعه کسی کنار گوشم هویج می خورد و من اهی از روی نارضایتی می کشم.هویج به گلویش می جهد و تا سر حد مرگ سرفه می کند.

الرژی شدیدی به نیش زنبور دارم به صورتی که در گزش پیشین تا حد ایست قلبی پیش رفته و مدتی را در دیار باقی گذراندم.اما هنگامی که دیروز چندین ثانیه زنبور با بدنم تماس داشت مرا نگزید.

هر کس که به من ازاری رسانده در کوتاه ترین مدت از جنس همان ازار جواب اعمالش را گرفته است.

به هر چیزی که فکر می کنم برایم اتفاق می افتد و نیروی حمایت گری را در اطرافم احساس می کنم.در همه ی شرایط....

 شیطان دمت گرم....