شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

هنوز هم نتوانستی بفهمی !!!!

بعد از این مدت طولانی ندیدنمان خیلی هم بیتاب نبودم برای دیدنت!بیشتر دلم برای وسایل شخصی ام تنگ شده بود تا برای حرف های صدتا یه غاز تو.خیلی سعی کرده بودی که خوب به نظر برسی تا بلکه دوباره به خیال خودت بر دلم اثری بگذاری.اما در اخرین دیدارمان به تو گفتم که از چشمم افتادی و دیگر هیچ زمان دوستت نخواهم داشت.از نگاه متعجبت می توانستم بفهمم که تلاش من هم برای بهتر به نظر رسیدن کار ساز شده که البته هدف من جلب رضایت تو نبود.یک جور هایی بوی داغ سوخته میاد معنی میداد.در تمام این  مدت سعی بر این داشتم که رفتار تو و ظلم هایی که بر من روا کرده بودی عاملی برای باختن این دو روز دیگر عمرم نباشد.وقتی شروع به حرف زدن کردی و دیدم که هیچ تفاوتی با قبل نداری خیلی خود را کنترل کردم که بر خلاف قول و قرارم با ع ف خانه را روی سرت خراب نکنم.دست از منم منم هایت هم بر نداشتی.اما من خیلی متفاوت شده بودم !!نه؟دیگر از پس توجیه هایت که فقط زمان را هدر می دهد خوب بر میایم.راستش خودم هم کیف کرده بودم که  نمی گذارم  اراجیف هایی در غالب کلمات زیبا به هم ببافی.فکر نمی کردم که از دیدنت اینقدر بهم بریزم.تصور یک روز دیگر با تو بودن رنجم میداد.چون با تو بودن ثلث زندگی من را هدر داد.به تو گفتم احساس واقعی ام را و چقدر باور نکردنی بود گفتن کلمه از تو متنفرم بعد از ان همه مقدمه چینی هایی متشکل از کلمات عشق و دوست داشتن و فداکاری و...دروغ نگفته باشم یک لحظه دلم برایت سوخت اما به یاد اوردم که زندگی ام را بر سر حس ترحمم نسبت به زندگی تو باختم.و خیال میکردم که خداوند اجر نیکوکاری ام را میدهد. و یا اینکه ما به این دنیا امده ایم که  خود را وقف عشق بدون هیچ چشم داشت کنیم.چقدر کودکانه فکر می کردم.و شاید چقدر معصومانه!!!اما خودمانیم تو هم خوب سوئ استفاده هایت را کردی از خریت من.نوش جانت.حماقت خود را توجیه نمی کنم.مادامی که در وادی عقل گم باشم و خمیده و دولا دولا راه بروم.نباید از دیگران توقع داشته باشم که از من سواری نگیرند.من هم نه تنها از تو کینه ای به دل ندارم بلکه انگار که هیچ زمانی هم تو را نمی شناختم.که این بهترین هدیه برای من و بد ترین مجازات برای توست.سعی کن که اگر دنبال رگ خواب من می گردی دست روی معنویات بگذاری نه مادیات .هنوز هم نتوانستی بفهمی !!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
سیما 17 اسفند 1387 ساعت 14:20 http://stripped.blogsky.com

به خانه من سر میزنی؟

دارم تمام وب تو را میخوانم و لذت میبرم. خصوصا پست آخر ... توانایی کنترل کردن مغز و قلبت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد