شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

به مامان می گم چکار کردی!!!!!

دختر اول خانواده:میگم به مامان که چه کار کردی!

دختر سوم خانواده: چه کار کردم؟

دختر دوم خانواده:الکی منکر نشو ما به مامان می گیم

دختر سوم:خوب بگین من که کاری نکردم!

دختر اول: اره جونه خودت اما من به عنوان خواهر بزرگترت باید به مامان بگم

دختر دوم: من که از تو انتظار نداشتم واقعا" که

دختر سوم : اگه راس می گین بگین من چه کار کردم

دختر دوم:بسه دیگه خجالت بکش اینقدر خودتا به اون راه نزن

دختر اول: اگه هر کی دیگه این کار را می کرد من باور می کردم اما تو ابروی ما را بردی

دختر اول چشمکی به دختر دوم می زنند و لبخندی مرموز بر لبانشان ظاهر می شود

دختر سوم کم کم باور می کند که شاید کاری کرده باشد

دختر دوم : من همین الان به مامان می گم تا خودش خدمتت برسه

دختر اول :ما که از تو بزرگتریم این کار را نکردیم اونوقت تو با این سن وسال ؟واقعا" که

دختر سوم: من که میدونم که کاری نکردم برین هرچه می خواین به مامان بگین

دختر اول و دوم با هم بلند شده و می گویند: باشه خودت خواستی ما میریم بگیم

دختر سوم خود را میبازد: نه نرید تو رو خدا نه به مامان چیزی نگید

دختر دوم: نه ما باید بگیم

دختر اول: دیگه برای پشیمونی دیر شده

دختر سوم دو خواهر را به زور نگه داشته و التماس کنان می گوید: ترا خدا به مامان نگید

دو خواهر از فرط خنده   نمی توانند که حرفی بزنند!!!

دختر سوم به گریه می افتد: به خدا دیگه انجام نمی دم به خدا .به مامان چیزی نگید!

صدای خنده و گریه فضای خانه را پر کرده است

دو خواهر هر چه سعی می کنند نمی توانند از دست دختر سوم رها بشوند

دختر اول با خنده می گوید : عزیزم سر کار بودی تو هیچ کاری نکردی و ما هم هیچی به مامان نمی گیم

صدای خنده و گریه و کتک کاری خانه را پر کرده است

نظرات 1 + ارسال نظر

وبلاگ خیلی خوبی داری در صورت تمایل به تبادل لینک منو خبر کن

دوس ت عزیز سلام در حال حاضر این بلاگ کسی را لینک نمی کنه
ممنون
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد