شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

به خاطر بچه ها می مانم مثل همیشه!!

جرو بحث ها بالا می گیرد سالهای سال است که به خاطر فرزندانش هیچ نگفته و همیشه تحمل کرده است اما دیگر توانایی تحمل این همه بدی را ندارد

روزی که عضو این خانواده شد از بدی و کینه و نفرت هیچ نمی دانست درست مثل یک فرشته با لباسی سفید و لبخندی ارامش بخش با ارزوهای دور و دراز برای یافتن خوشبختی

اما سالها گذشته.از این زن چه مانده به غیر از چروک هایی زود رس برچهره ای پیر و روحی فسرده و اروزوهایی پایمال

نمی داند چرا همه داد میزنند! ایا انها هستند که صبرشان سر امده؟ ایا به انها ظلم شده؟ ایا انها را به کوچکترین بهانه ای خرد کردهاند که اینچنین خط و نشان میکشند!!!!

کودکش را در بغل می فشارد و اهی می کشد مثل همیشه!!

خانواده اش اولین بار است که می فهمند دخترشان چه روزگاری دارد.او همیشه ساکت است.همیشه بخشنده

پدر دستی بر سر نوه می کشد.پکی به سیگار میزند.با صدایی لرزان میگوید دخترم را با خود می برم .

کودک چیزی نمی داند.از دل مادر خبر ندارد .می داند که اوضاع غیر عادی است اما هنوز کوچک تر از ان است که به مادر حق بدهد که حق توست که دیگر نمانی!!!

با چشمان هراسان به مادر می نگرد به خاکه سیگار پدر بزرگ به اخم پدرو  به سر و صداهای هامیان همیشگی پدر گوش می دهد بلکه بفهمد که اینجا چه می گذرد.

اگر میدانستم نمی گذاشتم که دخترم اینقدر زجر بکشد.پکی محکم به سیگار میزند و با بغضی غریب ته سیگار را له میکند.

دختر اهی می کشد مثل همیشه!!

مادر گله میکند که چرا با دخترش اینگونه کرده اند اما همه بر علیه دختر می گویند.بچه ها حیران به مادر نگاه می کنند.

مادر از خود دفاعی نمی کند .فرشته نمی تواند شیطان باشد.نمیتواند بد باشد حتی  با دیدن این همه بدی تنها  اهی می کشد مثل همیشه!

هم با بیر حمی با گوشه و کنایه های غیر انسانی بر او تازیانه میزنند .

دخترم را با خودم می برم برای همیشه.چهره اش از ناراحتی کبود شده .دختر بیچاره اش را چگونه در این سالها بیکس رها کرده. کاش از زندگی دخترش بیشتر می دانست!

کودک به همه نگاه میکند با هر صدایی سر می چرخاند.می خواهد بداند که چرا؟؟؟

کودک سر می چرخاند به هر صدایی....

مادر کودک را می بیند.چگونه می تواند کودکان معصومش را در میان این گرگ صفتان تنها بگذارد . چگونه؟؟؟

زن اهی می کشد و در دل می گوید به خاطر بچه ها می مانم مثل همیشه!!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد