شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

شپش

نمی دانم که چرا زندگانی من سرشار از این اتفاقات عجیب و غریب است که هر روز برایم نویدی تازه می اورد که خدا هنوز مرا فراموش نکرده و دوست دارد که همینطور با من شوخی کند !!!!

میگویید چرا؟خوب سئوال ندارد که در قرن 21در اوج تمدن مل لدر عصری که تعداد اسم های مواد بهداشتی و شامپو ها و لوسیون ها و صابون ها و افتر شیو ها و .... بیشتر تعداد انسان ها شده  انوقت میان این همه مشتریهای سانتی مانتال و های کلاس باید یکی از با کلاس تر هایش که از زور کلاس دارد می پکد گیر ما بیفتد و تازه چقدر هم به موهایش ور برویم و چکش کنیم که مبادا خانم با کلاس نا راضی برود !!!!

در اخر کار در میابم که مادمازل ها شپش دارند که هوس کرده اند مویی کوتاه کنند!!

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

بابا اینقدر شوخی شهرستانی نکن!!!!!

نادر اورژانسی مرا به خانه می رساند تمام لباس ها را ضد عفونی می کنم و در حمام 22دوبار به نیت 22بهمن سر را میشویم اما دائم احساس می کنم که شپش از سر و کولم بالا میرود

ساولن و بتادین والکل تمام میشود از نادر تقاضای وایتکس و تاید انزیم دار و جوهر نمک می کنم . نادر می اورد و من انها را با هم مخلوط می کنم از بخارش خودم بیهوش میشوم اما مگر این شپش های خیالی مرا ول می کنند .

مادر میگوید ادم که به این راحتی ها شپش نمی گیرد تازه هم شپش که ادم را نمی خورد قدیم همه شپش داشتند ......

دلداری ها فایده ای ندارد .....

فقط خانم های سانتی مانتال خواهش میکنم دیگر برای من شپش سوغات نیاورید

نه به بوی عطرشان نه به ژانگولر بازی ها شپش ها شان!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد