شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

شراره از هیچ چیز نمی ترسه

شراره یک نابغه است

خواب و بی خوابی و خارش ناشی از گزیدگی کک

موقعی که بی خوابی به سرم میزنه دست به قلمم فعال میشه .یه وضوع به ذهنم می رسه و دست هام مثل فرفره روی صفحه کلید جولان میده.مثل یه بازی میمونه برام.بازی کلمات

دوست دارم از همه جا و از همه چیز بنویسم اما همیشه این زمان محدوده که ادم را از انجام کار ها منصرف میکنه

ارزش زندگی را خوب فهمیدم برای همینه که دارم از زندگی  استفاده میکنم

اما بازم وقت کم میارم.داشتم فکر می کردم که اگه ادم نمی خوابید چه خوب بود.اونوقت یه عالمه وقت هم اضافه میاورد.اما گفتم خواب و یاد خواب دم صبح افتادم .اخ که چه لذتی داره خواب دم صبح.چه لذتی داره وقتی که می دونی تا هر زمان که دوست داری می تونی بخوابی و کسی از این بابت سرزنشت نمی کنه .یعنی کسی نیست که سر زنشت کنه.چه لذتی داره وقتی شوهر جون هر روز ساعت شش صبح بیداره میشه و به سر کار میره و تو با لبخنده حاکی از رضایتی از این پهلو به اون پهلو میشی و میدونی که هیچ کس نمی تونه این خواب لذت بخش را از تو بگیره

اه ای خواب صبح دم من به خاطر تو تمام ساعات کارم را بعد از ظهر برداشتم.چون خیلی ازت خوشم میاد.

اه بی خوابی تو هم چیز بسیار خوبی هستی.اگه تو نبودی چه طور می تونستم سی و هفت ساعت نخوابیدن را تجربه کنم بدون این که کک هم در من گزش ایجاد کنه.گفتم کک یاد کک افتادم.تا به حال کک تو تنبونت افتاده؟

دشمنت اون روز را نبینه که کک تو تنبونت بیوفته

خارش از یک نقطه شروع میشه یه ثانیه بعد دو سانت بالاتر یا پایین تر یه خارش دیگه یک دقیقه بعد هفده هجده نقطه دیگه روی بدنت که باد کرده و به طرز فجیعی می خواره

تازه این نقطه ها تا وقتی که تصمیم نگیری که لخت بشی و کک را پیدا کنی ثانیه به ثانیه اضافه میشن

لباس هات را با نا امیدی میتکونی  به امید اینکه اون موجود کوچولویه سیاه را روی سپیدی ملافه پیدا کنی و بعد از کلی جستجو تازه اول مکافاتت هست چون اون بپر و تو بپر باید تا سر حد مرگ مبارزه کنی تا بتونی که گیرش بیاری .تازه وقتی هم که گیرش اوردی مگه میمیره مثل چدن سفته و نمی میره کافی یه لحظه غفلت کنی تا از میان دست های مچاله شدت پر بکشه و دوباره تا صبح زجرت بده

آه کاش می دانستید که چقدر مشکل است این لعنتی را بین دو ناخن خود قرار داده و پرس کنید

همچین که صدای چلغش در امد لبخندی از رضایت بر لب بیاری به شرطه اینکه برادر زادش تو اون یکی پاچه شلوارت نباشه

                           

نظرات 5 + ارسال نظر
امزی 29 شهریور 1386 ساعت 03:08 http://lifehack.blogsky.com

حالا وضعیت تو خوب ، من شبا باید سوسک از توی ۱۰۰ تا سوراخ بدنم بکشم بیرون . با این حشره کش زدن تو فاضلاباشون خودشون رو مسخره کردن.

اما کک با هیچ نوع حشره کشی نمی میره فقط با فشار دادنش در بین دو ناخن

رضا 29 شهریور 1386 ساعت 03:19 http://terminal.blogsky.com

سلام .
خوبین که ؟ البته اگه ککها بذارن احتمالا بهترین نه ؟
شما که از هیچی نمی ترسین ؟ آیا از موش و سوسک هم نمی ترسین .
شما مطالبتون خیلی خوبه ولی جلوه شجاعتو باید بیشتر توش بریزین و هم بزنین .
راستی میای با هم دوست بشیم .

دوست عزیز به زودی مطالب جدیدم را خواهی دید با شه با هم دوستیم اما فقط در دنیای مجازی اینترنت

رضا 31 شهریور 1386 ساعت 01:41 http://terminal.blogsky.com

سلام شراره خانوم .
خوبین شما .
خوش می گذره .از اینکه اوومدی و سر زدی ممنون .
با تبادل لینک هم موافقم . لینکتون کردم .ولی نگفتین دوستی رو ÷ایه این یا نه ؟

salam dost aziz va jadid man khob hasty
wblaget khob bood va jaleb tonesty be man ham sar bezan az barname ham estfadeh kon va be dostat moarefy kon
moafagh bashy
behshad
bye

رضا 5 مهر 1386 ساعت 02:46 http://terminal.blogsky.com

سلام خانومی .
چقدر طولش میده . بابا یه مطلب اضافه کن دیگه .
این دفعه سومه که میام . گفتم بگم ما سر میزنیم . شما
دیر آپ می کنی .
من آپم و منتظرت هستم . سر بزن حتما .
راستی شراره خانوم منم مجازیشو گفتم دوست باشیم .وگرنه قصد جسارت نداشتم .
تا بعد . یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد